روزای اخر اسفند...
سلام دسته گل مامان... امروز که دارم برات مینویسم پر از غم و غصه ام... غصه ام رو چه جوری برات بگم؟ اصلا دلم نمیخاد بنویسم اما مجبورم اینم جزئی از زندگی من و تو باباییه! اما بزار اول برات بگم که خیلی خیلی خیلی خوردنی و دوست داشتنی شدی. فقط غذا نمیخوری و به شدت وزنت زیر خط نرماله. این روزا همش مشغولیم و منتظریم که عید بشه و ... اصلا دستم روی حروف کیبورد نمیچرخه که بنویسم راستشو بخوای چند روزی هست که خیلی داغونم. بخاطر تو. یه مدتی خیلی اب میخوردی و خیلی هم مصرف پوشکت بالا رفته بود. نگران شدم و به توصیه دوست عزیز پزشکم ازمایش ادرار برات گرفتم سر خود. جوابو که براش خوندم منو ترسوند و این باعث شد که ببرمت پیش دکتر خودت. دکتر خودتم ا...
نویسنده :
مامان پرنسس
14:56